تولد یک سالگی باران و اولین شب یلدا
دختر یلدایی من یک ساله شد...
الهی من فدات بشم قند عسلم امشب تولدت بود نمی دونی چقدر خوشحالم مامانی فکر میکنم دیگه خیلی بزرگ و خانوم شدی ،امروز میدونی از صبح چند بار خاطرات سال پیش این روز و با بابایی مرور کردیم وقتی برای اولین بار فرشته کوچولومونو دیدیم... وای که چه لحظه ای بود
امشب خونه بابابزرگ یه جشن کوچیک برات گرفتیم چند تا از عکساشو برات میذارم...
دخترم و هندونه بابا برفی
اینم چیز کیکی و کیک یخچالی و پشمک که خودم درست کردم و آماده ست که ببریم خونه مامان بزرگ...
باران و مامان وبابا
و اینم از کادو مامان وبابا برا دخترگلم..
انشالا 120 ساله بشی مامانی ببخش که نشد یه مراسم خیلی خوب برات بگیریم سال بعد حتما جبران میکنم نفسم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی